فهرست مطالب

کومش - سال پنجم شماره 3 (پیاپی 14، بهار و تابستان 1383)

فصلنامه کومش
سال پنجم شماره 3 (پیاپی 14، بهار و تابستان 1383)

  • 200 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1383/05/12
  • تعداد عناوین: 12
|
  • ارزیابی اثر عصاره هیدروالکلی گیاه آویشن (Thymus vulgaris) بر تعدیل درد حاد در مدل Tail flick وHot plate در موش سوری
    عباسعلی طاهریان، علی رشیدی پور، عباسعلی وفایی، مرتضی جراحی، حسین میلادی گرجی، میترا امامی ابرقویی، حسن صادقی صفحه 11
    سابقه و هدف
    عوارض داروهای شیمیایی در برطرف کردن درد باعث شده که، امروزه توجهات زیادی به سمت داروهای گیاهی از جمله آویشن جلب شود. با توجه به اثرات طبی متعدد گیاه آویشن و عدم انجام تحقیقات ضددردی این گیاه، در این پژوهش اثر عصاره هیدروالکلی گیاه آویشن بر درد حاد در دو مدل Tail flick وHot plate در موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 70 سر موش سوری نر (در گروه های 7تایی) نژاد آلبینو با وزن 25 تا 30 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. عصاره هیدروالکلی گیاه آویشن با دوزهای 100 و 500 میلی گرم به ازاء هرکیلوگرم وزن یا هم حجم آن سالین به صورت داخل صفاقی 30 دقیقه قبل از انجام آزمون ها به حیوانات تزریق شد. ملاک ارزیابی درد در آزمون Tail flick، اندازه گیری زمان پاسخ به درد به دنبال بلند کردن دم و در Hot plate، زمان شروع لیسیدن پاهای جلویی و یا بالابردن پاهای عقبی (پرش) توسط حیوان بود.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که عصاره هیدروالکلی گیاه آویشن به طور معنی داری پاسخ دهی حیوانات را به محرک های دردزا در هر دو مدل کاهش می دهد (P<0.01). ضمن این که دارو با دوز 500 میلی گرم اثر بارزتری داشت.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکلی تخم گیاه آویشن سبب کاهش درد حاد (افزایش بی دردی) می شود. برای پی بردن به مکانیسم های ضددردی اثر عصاره هیدروالکلی گیاه آویشن نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد.
    کلیدواژگان: آویشن، عصاره، درد حاد، Tail flick، Hot plate، موش سوری
  • محمدرضا اکبری عیدگاهی، مهدی ابویی مهریزی، محمداسماعیل امین بیدختی، علی اکبر شعبانی صفحه 99
    بررسی کریپتوسپوریدیوز در کودکان مبتلا به اسهال مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) سمنان نویسندگان: محمدرضا اکبری عیدگاهی *، مهدی ابوئی مهریزی، محمداسماعیل امین بیدختی، علی اکبر شعبانی * Ph.D دانشگاه علوم پزشکی سمنان، دانشکده پزشکی، بخش میکروب شناسی - دانشگاه علوم پزشکی سمنان، دانشکده پزشکی، بخش میکروب شناسی [email protected] نوع مطالعه: کاربردی چکیده مقاله:
    سابقه و هدف
    کریپتوسپوریدیوم پاروم (Cryptosporidium parvum) یک انگل کوکسیدیایی می باشد که عامل مهم اسهال در حیوانات و در انسان به ویژه کودکان و بیماران با ایمنی تحت مخاطره می باشد. از 1976 که اولین مورد انسانی آن گزارش شد، این تک یاخته به طور مداوم مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. هر چند از عفونت های انسانی و دامی با کریپتوسپوریدیوم از نقاط مختلف ایران گزارشاتی وجود دارد؛ اما به دلیل این که این تک یاخته در آزمایشات معمول انگل شناسی بررسی نمی گردد از میزان شیوع این انگل در ایران در بسیاری از نقاط کشور گزارشی در دسترس نیست. این مطالعه با هدف اثبات وجود یا عدم وجود موارد انسانی این تک یاخته در کودکان مبتلا به گاستروانتریت در سمنان انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نمونه های مدفوع همه کودکان زیر12سال مبتلا به گاستروانتریت که از ابتدای تیرماه تا اول مهرماه 1381 به بیمارستان کودکان امیرالمومنین سمنان مراجعه کرده بودند (153 مورد) از نظر کریپتوسپوریدیوم بررسی شدند. هر یک از نمونه ها پس از تغلیظ به روش فرمالین- اتر، با روش های ذیل نلسون اصلاح شده و رنگ آمیزی فلورسانس با ردامین با تغییرات جزیی رنگ شده و به ترتیب با میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ فلوئورسانس مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    کریپتوسپوریدیوم پاروم در (26/3%) 5 مورد (با فاصله اطمینان 95%، 4/6%-006/0%) مثبت بود، که 4 مورد مربوط به پسران (1، 3، 5 و6 ساله) و 1 مورد مربوط به یک دختر 12 ساله بود. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین فراوانی کریپتوسپوریدیوم با جنس، سن و نیز استفاده از شیر مادر در کودکان زیر سن 2 سال مشاهده نشد، اما بین آلودگی با این انگل و تماس مستقیم با دام ارتباط معنی داری وجود داشت (0026/0=P).
    نتیجه گیری
    این مطالعه وجود عفونت کریپتوسپوریدیایی در کودکان مبتلا به اسهال را در سمنان نشان می دهد، که از نظر فراوانی موارد انسانی نیز با بیشتر مطالعات انجام شده در سایر نقاط کشور اختلاف معنی داری ندارد. در این مطالعه، در 26/3% موارد اسهال های کودکان در فصل تابستان وجود کریپتوسپوریدیوم را نشان دادیم. بر اساس این مطالعه و مطالعات مشابه پیشنهاد می کنیم تشخیص روتین کریپتوسپوریدیوم حداقل در آزمایشگاه های مرجع یا آزمایشگاه بیمارستان های اطفال برای کودکان مبتلا به گاستروانتریت به صورت روتین انجام شود.
    کلیدواژگان: کریپتوسپوریدیوم، رنگ آمیزی ذیل نلسون، رنگ آمیزی فلوئورسانس، سمنان
  • محمود الله دادی سلمانی، یعقوب فتح الهی صفحه 105
    سابقه و هدف
    اثر پالس با ریتم تتا (TPS) بر فعالیت عصبی ناحیه CA1 هیپوکامپ موش های صحرایی کیندل شده (Kindled) با پنتیلن تترازول، بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    PTZ به مقدار mg/kg 45 هر 48 ساعت یک بار به موش های صحرایی نر از نژاد NMRI تزریق شد. برش های زنده ی هیپوکامپ از سه گروه کنترل، نسبتا و کاملا کیندل تهیه گردید. TPS به دستجات آوران شافر اعمال شد و از دو ناحیه استریاتوم رادیاتوم و پیرامیدال ناحیه CA1 این برش ها پتانسیل میدانی ثبت گردید.
    یافته ها
    تزریق مکرر پنتیلن تترازول (PTZ)، تغییرات درازمدتی را در پاسخ دهی سیناپس های ناحیه CA1 به صورت افزایش دامنه OPS و شیب fEPSP ایجاد می نماید. TPS دامنه اسپایک های دسته جمعی (OPS) سیناپس های ناحیه CA1 موش های نسبتا و کاملا کیندل شده را کاهش داد، که مقدار کاهش در موش های کاملا کیندل نسبت به کنترل معنی دار بود؛ در حالی که بر شیب fEPSP اثری نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد تزریق تکراری PTZ، پاسخ دهی سلول های عصبی ناحیه CA1 را به TPS تغییر می دهد. طوری که در اثر TPS گذرا، کاهش ماندگار در فعالیت عصبی بروز می کند، که می تواند در تحریک پذیری این ناحیه نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: هیپوکامپ، پنتیلن تترازول، کیندلینگ شیمیایی
  • موسی الرضا حاج زاده، حسن رخشنده، مهدی اسماعیلی زاده، احمد قربانی صفحه 113
    سابقه و هدف
    گیاه خرفه با نام علمی Portulaca oleracea گیاه دارویی شناخته شده ای است که اثرات متعددی از قبیل اثرات ضددردی، ضدالتهابی و شل کنندگی عضلات صاف و اسکلتی به آن نسبت داده شده است. هدف ما از این پژوهش بررسی اثرات ضددردی و ضدالتهابی این گیاه می باشد.
    مواد و روش ها
    در مطالعه حاضر اثر ضددردی عصاره های آبی و الکلی این گیاه توسط آزمون های سنجش درد شامل آزمون صفحه داغ (Hot plate) و آزمون پرش دم (Tail flick) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در هر آزمون سنجش درد 6 گروه 10 تایی موش سوری انتخاب و سپس عصاره های آبی و نیز مرفین (شاهد مثبت) و نرمال سالین (شاهد منفی) به موش ها تزریق شد. مدت زمان تحمل درد حیوان در زمان های 0، 30، 60 و 90 دقیقه پس از تزریق ثبت گردید. برای بررسی اثرات ضدالتهابی نیز 32 سر رت از نژاد ویستار-آلبینو به چهار گروه تقسیم شدند و یک ساعت قبل از تزریق کاراگنن برای ایجاد التهاب در پنجه پا، با نرمال سالین (کنترل منفی)، دیکلوفناک سدیم (کنترل مثبت) و عصاره های آبی و الکلی خرفه، تیمار شدند. حجم ادم ایجاد شده در پنجه پا در فواصل 1 و3 ساعت پس از تزریق کاراگنن در هر گروه اندازه گیری شد. موارد ثبت شده توسط آزمون ANOVA و تست تعقیبی Tukey مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در هر مورد که P<0.05 بود اختلاف معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    عصاره های آبی و الکلی با دوزmg/kg B.W 400 در آزمون صفحه داغ (P<0.001) و نیز در آزمون پرش دم (P<0.001)، اثرات ضددردی معنی داری نسبت به گروه کنترل منفی نشان می دهند. بیشترین اثر دارو در زمان 60 دقیقه بعد از تزریق عصاره می باشد. هر دو عصاره آبی و الکلی در دوز B.W mg/kg 400 در زمان 60 دقیقه در آزمون صفحه داغ در حدود 60% اثر ضددردی مرفین و در آزمون پرش دم به ترتیب 26 و 42% اثر ضددردی مرفین را نشان می دهند. تفاوت معنی داری بین میزان اثر عصاره های آبی و الکلی مشاهده نشد. عصاره های آبی و الکلی خرفه در فاصله یک ساعت (P<0.01)و 3 ساعت (P<0.001) پس از تجویز کاراگنن موجب کاهش معنی دار ادم پنجه پای حیوان شدند.
    نتیجه گیری
    این نتایج نشان می دهد که عصاره های آبی و الکلی گیاه خرفه با دوز mg/kg B.W 400 اثرات ضددردی و ضدالتهابی قابل ملاحظه ای داشته و با توجه به این که این گیاه مصرف خوراکی دارد می توان مصرف خوراکی و موضعی آن را برای کاهش درد و التهاب پیشنهاد نمود.
    کلیدواژگان: خرفه، عصاره آبی، عصاره الکلی، ضددرد، ضدالتهاب، موش کوچک، رت
  • محمد خاکساری حداد صفحه 121
    سابقه و هدف
    اسیدهای چرب امگا-3، یکی از چربی های بدن انسان می باشد که به فراوانی در ماهی یا روغن ماهی وجود دارد و دارای اثرات بالقوه فراوانی در تعدیل بیماری های مختلف، خصوصا بیماری دیابت قندی است. نارسایی ترمیم زخم یکی از شایع ترین عوارض مزمن بیماری دیابت است، که عوامل مختلفی در پیدایش این نارسایی نقش دارند. با توجه به اثرات ضدالتهابی و عروقی که برای روغن ماهی مطرح است، این روغن ممکن است بسیاری از مکانیسم های بالقوه ای را که در ترمیم زخم نقش دارند، تعدیل نموده و بهبودی زخم را تسریع نماید. هدف پژوهش حاضر، بررسی نتایج حاصل از اثر مصرف اسیدهای چرب غیراشباعی بر روی ترمیم زخم خصوصا ترمیم زخم دیابتی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تعدادی از مقالات را که در ارتباط با نقش اسیدهای چرب امگا-3 در ترمیم زخم می باشد، بررسی شده و در برخی موارد نتایج آن ها با نتایج به دست آمده از اسیدهای چرب امگا-6 مقایسه شده است.
    یافته ها
    ما مشاهده نمودیم که: 1- اثر مثبت اسیدهای چرب امگا-3 (روغن ماهی) در ترمیم زخم دیابتی خیلی بیشتر از اثر اسیدهای چرب امگا-6 است؛ 2- روغن ماهی در حالت دیابت مزمن اثر آن روی ترمیم زخم کاهش پیدا می کند؛ 3- در حالت دیابت مزمن اثر مصرف موضعی آن خیلی بیشتر از اثر مصرف سیستمیک است؛ 4- اسیدهای چرب امگا –3، نه تنها در درمان زخم دیابت مؤثر هستند بلکه در درمان زخم های دیگر از قبیل زخم معده، زخم روده، زخم کولون و زخم های سوختگی نیز مؤثر هستند؛ 5 – اکثر مطالعات بر روی حیوان های آزمایشگاهی (نه بیماران) انجام شده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج فوق، روغن ماهی ممکن است جزء دسته جدیدی از داروها و مواد باشد که در درمان زخم ها خصوصا زخم دیابتی مفید است. برای تعیین مکانیسم دقیق عملکرد آن احتیاج به پژوهش های بیشتری است.
    کلیدواژگان: بهبود زخم، دیابت قندی، روغن ماهی، اسیدهای چرب امگا، 3، اسیدهای چرب امگا، 6
  • سمیرا مهرعلی زاده، محمد فرانوش، علی باصر صفحه 133
    Ellis Van Creveld یا دیس پلازی کندرواکتودرمال یک بیماری نادر با وراثت اتوزوم مغلوب است که شامل تتراد کندرودیس پلازی، دیس پلازی اکتودرمال، پلی داکتیلی و بیماری مادرزادی قلب است که معمولا به صورت دهلیز منفرد تظاهر می کند. کندرودیس پلازی در استخوان های بلند، شایع ترین یافته بالینی است؛ در حالی که آنومالی های سیستم عصبی مرکزی و دستگاه ادراری از موارد نادر مرتبط با آن می باشد. گزارش مورد یک دختر با وزن 2800 گرم با دهلیز منفرد، کوتاهی اندام، پلی داکتیلی در انگشتان دست و کلیه کیستیک می باشد.
    کلیدواژگان: سندرم Ellis Van Creveld، دیس پلازی کندرواکتودرمال، پلی داکتیلی، دهلیز منفرد
  • بهراد پورمحمدی، ستاره همامی، علی اکبر منصوریان، اسماعیل یاسی صفحه 137
    سابقه و هدف
    لیشمانیوز جلدی روستایی عفونت ناشی از انگل تک یاخته از جنس لیشمانیا می باشد، که مخزن آن معمولا جوندگان تحت خانواده ژربیلینه هستند. سالیانه موارد متعددی از این بیماری از مناطق مختلف ایران گزارش می گردد که شهرستان دامغان از استان سمنان نیز از جمله آن ها می باشد. دامغان یکی از کانون های اندمیک لیشمانیوز جلدی بوده که در سال 1378، بیماری در این منطقه به صورت اپیدمی درآمد و هنوز نیز تعداد زیادی موارد آلودگی انسانی در آن گزارش می گردد. با توجه به این که میزان آلودگی مخازن لیشمانیوز جلدی، می تواند آلودگی انسانی و نیز برنامه های پیشگیری و کنترل را تحت تاثیر قرار دهد، مطالعه ای با هدف بررسی آلودگی جوندگان به لیشمانیوز جلدی در مناطق روستایی شهرستان دامغان در سال های 81-1380 انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه از نوع توصیفی بوده که در آن تعداد 12 روستا از بین کلیه روستاهای شهرستان دامغان انتخاب گردید و در آن ها با استفاده از تله های زنده گیر، نسبت به صید جوندگان اقدام شد. جوندگان صید شده به آزمایشگاه منتقل شده و پس از بی هوش کردن و ثبت مشخصات ظاهری آن ها، از گوش، پوزه و سایر نقاط مشکوک بدن شان گسترش تماسی به روش سمباده زنی تهیه گردید. نمونه ها با رنگ گیسما رنگ آمیزی شده و زیر میکروسکوپ نوری با درشت نمایی هزار برابر از نظر وجود جسم لیشمن مورد بررسی قرار گرفت. و نتایج در فرم های اطلاعاتی ثبت و داده ها با کمک آمار توصیفی (توزیع فراوانی، جدول و نمودار) و آمار تحلیلی (آزمون مقایسه نسبت ها) مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه مجموعا 310 سر جونده از 4 جنس و گونه مختلف صید شدند که 250 سر (%6/80) آن ها آلوده به انگل لیشمانیا بودند. میزان آلودگی جوندگان در مناطق دارای آلودگی انسانی با سایر مناطق تفاوت معنی داری را نشان نداد. بیش ترین میزان آلودگی جوندگان (%9/83) مربوط به فصل بهار و کم ترین آن (%2/73) مربوط به فصل تابستان برآورد گردید. جوندگان مناطق غربی شهرستان دامغان 86% آلودگی (بیش ترین میزان) و جوندگان منطقه جنوبی در 68% موارد (کم ترین میزان) آلودگی به انگل لیشمانیا را نشان دادند. جنس و گونه غالب جوندگان صید شده نزوکیا ایندیکا با 89% میزان کل و با میزان آلودگی 83% می باشد.
    نتیجه گیری
    یافته های حاصل از این پژوهش نشان دهنده آنست که میزان آلودگی جوندگان به عفونت لیشمانیوز جلدی در مناطق روستایی شهرستان دامغان از رقم بسیار بالایی برخوردار می باشد. با توجه به وفور این جوندگان و نزدیکی محل زیست آن ها به محل سکونت و کسب و کار مردم روستا، احتمال باقیماندن بیماری در سال های آتی و حتی ظهور اپیدمی مجدد لیشمانیوز جلدی دور از ذهن نبوده و این امر نیاز به اقدامات همه جانبه برای مبارزه مناسب با مخازن و سایر اقدامات پیشگیرانه را در این شهرستان مطرح می سازد.
    کلیدواژگان: لیشمانیوز جلدی، جوندگان، دامغان، ایران
  • مهدی محمودی، محمد خاکساری، غلام رضا اسدی کرم، مهران بهادران صفحه 143
    سابقه و هدف
    شروع تاخیری عوارض دیابت می تواند از تغییرات عروقی، منشاء بگیرد. کلسیم نقش مهمی در القاء و شروع مرحله ای که منجر به آسیب عروقی و افزایش نفوذپذیری عروق می شود، بازی می کند. هدف این مطالعه این بود که مشخص نماید آیا مسدود کننده های کانال کلسیم (نیفدیپین و وراپامیل) می توانند از نفوذپذیری عروق جلوگیری نمایند؟
    مواد و روش ها
    این مطالعه مداخله ای – تجربی بر روی موش های صحرایی نر بالغ انجام شد، که به طور تصادفی به 7 گروه تقسیم شدند. دیابت به وسیله تزریق زیرجلدی mg/kg50 از استرپتوزوتوسین ایجاد شد. نارسایی عروقی به دو روش میزان خروج رنگ آبی ایوانز و درصد محتوای آب بافتی اندازه گیری شد. حیوانات، روزانه mg/kg40 وراپامیل و mg/kg10 نیفدیپین به صورت خوراکی دریافت می کردند.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که میزان خروج رنگ آبی ایوانز به طور معنی داری (001/0P<) در گروه دیابتی در مقایسه با گروه کنترل افزایش پیدا کرد؛ درحالی که وراپامیل به صورت معنی داری (01/0P<) باعث کاهش میزان خروج رنگ آبی ایوانز شد، اما نیفدیپین اثر مهاری نداشت. درصد محتوای آب بافتی در گروه های مورد مطالعه تغییرات معنی داری نداشت. وزن حیوان های گروه دیابتی در پایان آزمایش در مقایسه با ابتدای آزمایش، کاهش معنی داری (05/0P<) داشت؛ درحالی که در گروه های دیابتی دریافت کننده وراپامیل و نیفدیپین تغییرات وزن در ابتدا و انتهای آزمایش معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از مسددهای کانال کلسیم مخصوصا وراپامیل می تواند به طور مؤثری نارسائی عروق حاصل از دیابت را مهار نماید. این داروها هم چنین می توانند از کاهش وزن در حیوان های دیابتی جلوگیری نمایند.
    کلیدواژگان: دیابت، وراپامیل، نیفدیپین، نارسایی عروقی
  • سید محمدعلی غفاری، سید علی اصغر مشتاقی صفحه 151
    سابقه و هدف
    ایندیوم از عناصر اصلی گروه سه جدول تناوبی است که در صنایع مختلف و هم چنین علوم پزشکی به طور خاص مورد توجه واقع شده است. بنابراین احتمال مسمومیت با این فلز، قابل پیش بینی می باشد. بر این اساس در این پروژه، مطالعه ای بر تجمع ایندیوم در سه بافت کبد، کلیه و مغز انجام شد؛ هم چنین آثار پاتولوژیکی این عنصر در بافت های مورد نظر نیز بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از موش های صحرایی(Rat) استفاده شد که پس از تعیین LD50 این یون، روزانه به مدت 60 روز به هر موش صحرایی مورد آزمایش به صورت داخل صفاقی، 35/0 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن حیوان، یون ایندیوم در فرم کلرید ایندیوم تزریق گردید.
    یافته ها
    اندازه گیری غلظت ایندیوم در نمونه های سرم و هموژن کبد، کلیه و مغز حیوانات مورد آزمایش توسط دستگاه جذب اتمی بدون شعله نشان داد که از بین سه بافت مورد مطالعه در این تحقیق، ایندیوم بیش تر در کلیه و کبد تجمع می یابد. بررسی لام میکروسکوپی بافت های مورد نظر در موش های تحت تزریق نیز مشخص نمود که بیش ترین ضایعات بافتی مربوط به کلیه و سپس کبد است.
    نتیجه گیری
    از نتایج به دست آمده در این مطالعه چنین می توان پیشنهاد داد که شدت ضایعات حاصل از آثار ایندیوم بر بافت های مورد مطالعه در این تحقیق احتمالا وابسته به غلظت بافتی این عنصر است.
    کلیدواژگان: ایندیوم، کبد، کلیه، مغز، دستگاه جذب اتمی بدون شعله
  • سید مسعود خاتمی، شعبان مهرورز، فرزاد پناهی، مهدی اسعدی صفحه 157
    سابقه و هدف
    درمان جراحی در حال حاضر موفق ترین روش برای بازگرداندن بیماران با چاقی مرضی به زندگی فعال و رفع عوارض آن می باشد. تاکنون روش های مختلف جراحی بدین منظور ابداع شده است. گاستروپلاستی عمودی با نوار (Vertical banded gastro plasty)، یک روش فیزیولوژیک رایج جهت محدود کردن حجم معده است، که از طریق کم شدن مصرف مواد غذائی جامد باعث کاهش وزن می شود. عمل جراحی شامل ایجاد یک کیسه کوچک در ابتدای معده و یک محل خروجی (Ostoma) تنگ است. هدف از این مطالعه بررسی نتایج درمانی مفید حاصل از این عمل جراحی و میزان بروز عوارض جراحی می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه تجربی حاضر از نوع کارآزمائی بالینی، بدون گروه شاهد بوده و شامل 30 بیمار است که به این روش در بیمارستان بقیه الله الاعظم (عج) در طی سال های 1376 تا 1381 تحت عمل جراحی قرار گرفته اند. اندیکاسیون عمل، داشتن 40> BMI (Body mass index) یا 40-35 BMI= به همراه بیماری زمینه ای بود.
    یافته ها
    بیماران مورد مطالعه 21 بیمار زن (70 درصد) و 9 بیمار مرد (30 درصد) بودند. متوسط سن بیماران 12/8 87/32 سال بود. متوسط BMI بیماران /m2 kg 15/10 53/45 بود. هفتاد درصد بیماران یک عارضه ناشی از چاقی (دیابت، فشار خون، مشکلات قلبی ریوی و...)، در موقع مراجعه داشتند. متوسط مدت پیگیری بیماران 24 ماه بود (محدوده 72-2 ماه). مقدار کاهش وزن در این مطالعه در ماه اول بعد از عمل 48/2 03/11 کیلوگرم و در سال اول بعد از عمل، 93/10 38/41 کیلوگرم بوده است. میانگین کاهش BMI در پایان مطالعه kg/m2 54/10 بود. 7/66 درصد بیماران عمل شده هیچ گونه عارضه بعد از عمل نداشته اند. از بین عوارض زودرس، یک نفر آمبولی ریه (3/3 درصد) یک نفر عفونت زخم (3/3 درصد)، یک نفر خون ریزی گوارشی (3/3 درصد) و 2 نفر پریتونیت (6/6 درصد) داشتیم. در مورد عوارض دیررس یک مورد انسداد روده (3/3 درصد) و 6 مورد فتق انسزیونال (20 درصد) مشاهده شد. یک بیمار نیز به علت شوک هیپوولمیک فوت کرد (3/3 درصد).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مقدار کاهش وزن و بازگشت به زندگی فعال طبیعی پس از عمل VBG قابل توجه است. هم چنین مشخص شد مقدار کاهش وزن در مردان به طور معنی داری بیش تر از زنان است (020/0=P). از بین بیماری های همراه چاقی فقط مشکلات تنفسی با عوارض بعد از عمل رابطه معنی داری داشت (020/0=P). در ضمن در این مطالعه هیچ رابطه معنی داری بین سن، قد، جنس و BMI با عوارض بعد از عمل وجود نداشت.
    کلیدواژگان: چاقی مرضی، گاستروپلاستی عمودی با نوار، عوارض عمل جراحی
  • خلیل الله ناظم، خشایار جبل عاملی، عبدالرضا توکلی صفحه 163
    سابقه و هدف
    با وجود این که هنوز هم بسیاری از مؤلفین، درمان غیرجراحی را برای پارگی لیگامان متقاطع خلفی توصیه می کنند؛ در موارد لقی شدید، بسیاری از این بیماران با درمان غیرجراحی ناراضی هستند و از نظر بالینی هم نتایج خوب نیست. اخیرا محققین، بیش تر به دنبال عمل جراحی برای این عارضه هستند. به خصوص آن ها روشی را می خواهند که پس از عمل از نظر رضایت بیمار و معاینات بالینی نتایج قابل اعتمادتری داشته باشد. این مطالعه نتایج یک روش جدید را که لیگامان متقاطع خلفی را به صورت آناتومیکی و بیومکانیکی بازسازی می کند بررسی می نماید. در این روش از تاندون عضله چهارسر که در یک انتها به قطعه ای از استخوان پاتلا متصل بوده و در انتهای دیگر به صورت دو باند تاندونی می باشد به عنوان گرافت استفاده می شود.
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه آینده نگر توصیفی تجربی است که روی 14 بیمار با تشخیص پارگی لیگامان متقاطع خلفی با لقی شدید انجام شده است. این بیماران با وجود درمان کونسرواتیو، از Giving way و درد به دنبال راه رفتن طولانی و بالا رفتن از پله شاکی بودند و در معاینه بالینی نیز لقی درجه III از نظر این لیگامان داشتند. در ابتدای عمل با استفاده از آرتروسکوپی، سایر علل ناراحتی زانو مثل پارگی منیسک ها مشخص و برطرف گردید و سپس با استفاده از تاندون چهارسر به صورت دوباندی لیگامان متقاطع خلفی بازسازی شد.
    یافته ها
    یازده مرد و یک زن با سن متوسط 23 سال، حداقل به مدت یک سال پی گیری شدند و دو مورد که پی گیری کامل نداشتند از مطالعه حذف شدند. این بیماران نتایج رضایت بخش معنی داری بعد از جراحی از نظر توصیف بیمار (Giving way، درد و بالا رفتن از پله) و معاینات بالینی (تست های اختصاصی لیگامان مقاطع خلفی) نسبت به قبل از عمل به دست آوردند.
    نتیجه گیری
    هدف از بازسازی لیگامان مقاطع خلفی، به دست آوردن زانوی نزدیک نرمال از نظر آناتومیکی و بیومکانیکی است. در این مطالعه نتایج بازسازی این لیگامان با روش ذکر شده، مطلوب بوده و با توجه به این نتایج روش ذکر شده را که روشی جدید با استفاده و کمک از مجموعه روش های قبلی است، به عنوان روشی ایده آل برای بازسازی لیگامان مقاطع خلفی توصیه می کنیم.
    کلیدواژگان: بازسازی لیگامان متقاطع خلفی، لقی زانو، تاندون چهارسر
  • سودابه اکبرزاده شعرباف، جمشید راهب صفحه 171
    سابقه و هدف
    باکتری بومی رودوکوکوس FMF از میان چندین سویه که از خاک مناطق مختلف ایران جدا شده بود، انتخاب گردید. مطالعات اولیه نشان داد که این باکتری دارای توانایی مصرف دی بنزوتیوفن به عنوان منبع گوگرد می باشد. از آن جا که فعالیت حذف گوگرد طی یک مسیر حفظ شده صورت می پذیرد، طرح حاضر با هدف شناسایی، کلونینگ و تعیین توالی نوکلئوتیدی ژن های گوگردزدا در این باکتری طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق ابتدا اپرون گوگردزدایی از داخل باکتری رودوکوکوس اریتروپولیس IGTS8 جداسازی شد و به عنوان پروب در شناسایی ژن های مسیر سولفورزدایی 4S با استفاده از تکنیک سادرن بلاتینگ به کار رفت. بعد از تایید حضور اپرون گوگردزدایی در باکتری بومی رودوکوکوس FMF، پرایمرهای مناسب طراحی شد؛ سپس ژن های dszA،B با استفاده از تکنیک PCR تکثیر گردید و بعد از خالص سازی برای کلونینگ به داخل وکتور pTZ57R مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    کانستراکت حاصل از کلونینگ ژن های dszA،B به داخل وکتور pTZ57R به نام pTZAB57R خوانده شد و با استفاده از برش های آنزیمی تایید گردید، سپس توالی ژن های dszA،B بعد از خالص سازی پلاسمید به روش Large scale به طریقه اتوماتیک و توسط شرکت MWG DNA Biotech آلمان تعیین گردید.
    نتیجه گیری
    مقایسه سکانس به دست آمده از ژن های dszA،Bدر باکتری بومی رودوکوکوس FMF هم سانی کامل آن را با سکانس ژن های dszA،B در باکتری رودوکوکوس اریتروپولیس IGTS8 نشان می دهد که دلالت بر حفظ شدن مسیر گوگردزدایی در این باکتری دارد.
    کلیدواژگان: رودوکوکوس، رودوکوکوس اریتروپولیس IGTS8، گوگردزدایی بیولویک، دی بنزوتیوفن